نتایج جستجو برای عبارت :

ز کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود .

من زیستنم قصه ی مردم شده است 
یک تو، وسط زندگیم گم شده است
  اوضاع خراب است،مراعات کنید 
ته مانده ی آب است،مراعات کنید 
از خاطره ها شکر گزارم، بروید 
مالِ خودتان دار و ندارم، بروید 
لیلی تو ندیدی که چه با من کردند
  مردم چه بلاها به سرم آوردند
  من از به جهان آمدنم دلگیرم
  آماده کنید جوخه را، می میرم
 
#علیرضا_آذر
هر از چندگاهی...خنده اى میکرد...که شاید نقابى باشد بر روى غم هایشدوست میداشت دیگران را، عشق میورزیداما... در خیالات خودش...عاجز بود از داشتن هر احساسىخالى بود... و در عین حال پر از بغضخود نمیدانست که چراو از خود میپرسید:ز کجا آمده ام؟آمدنم بهر چه بوداشک میریخت...از خدایش میخواستاندکى آرامش به او هدیه دهد :) 
 
سلامامم... من وب فاطمه رو دیدم متناش قشنگ بودبا خودم فکر کردم شاید خوب بشه اگه منم بنویسم...اگه خیلى افتضاحه به بزرگى خودتون ببخشید اولین بار
همچو شب باده تو از باده شب آمد ه ای،
ساغر لاله به کف بزم طرب آمده ای.
از کویری، که همه تشنه دیدار تو بود، 
ز سراب نظری دشت عرب آمدی،
 خنده شید شده دشمن هر شبنم گل،
جان به لب آمد و تو خنده به لب آمده ای.
کُشته ای غمزدگان را همه با غمزه و ناز،
از غزای غرض خود به غضب آمده ای.
روی خود تابی ز من، این دل من تاب نداشت،
تب طبخاله به لب حال عجب آمده ای.
همچو شب باده تو از بادیه شب آمده ای،
که برون از حد معیار ادب آمده ای.
هرچه به وضع حاضر می نگرم، بیشتر یقین پیدا می کنم که واقعه ی بزرگ تری در راه است. واقعه ی خافضه ی رافعه ای .. و این مسیر حادثه را دیگر بازگشتی نیست. بیشتر می فهمم که عزلت گزیدن اجباری اهل دنیا برای این است که مدّتی با خودشان خلوت کنند و تفکّر، "که چرا فارغ از احوال دل خویشتنم؟". "کز کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود". "یا چه بودست مراد وی ازین ساختنم". راه گریزی نیست. لاعاصم الیوم من امر الله. این بارانی هم که گرفته است و سیلی شده است انگار، آرامش نزدیکی ندا
ازبقیع تاکربلاخط شهادت آمده/یاوران نینوایی برحمایت آمده/حضرت سجادباشد گلفشان عاشقی/برحسین وزینب او باکرامت آمده/اوپیام کربلارابرده است تاشهرشام/شیعیان مرتضی راهم امامت آمده/دیده است باچشم گریان داغ جانسوزحسین/تاقیامت حضرت او با روایت آمده/دین پاک مصطفی را حجتی والاگهر/از تبارفاطمیه بین ولایت آمده/باولایت تاشهادت هست زین العابدین/یادعباس دلاور درشجاعت آمده/خاطرات قتلگاه و تل زینب دردلش/اشک چشمان بهاری بررسالت آمده/خیمه آل عبارا دشمنا
وقت هم عهدی ایران باولایت آمده/امتحان وافتخاری سوی ملت آمده/انتخابات عظیمی ازبر ایران زمین/شوراسلام ولایی بابصیرت آمده/تیردرچشمان دشمن میزنداوج حضور/باولایت محوریها گنج وحدت آمده/بهرمجلس انتخاب یک وکیل باولا/سوی کشورجلوه هایی از سعادت آمده/اصلح هرانتخابی پیرو رهبربود/ازخمینی وشهیدان این وصیت آمده/دررکاب رهبرخود چون سلیمانی شویم/مالک وعمارهایی بر امامت آمده/انتخاباتی که آیدروز مرگ دشمنان/همره شوق حضوری گنج عزت آمده/لطف حق باآل احمد سو
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود (مولوی)
هنگامی که برادر آلفرد نوبل ( بنیانگذار جایزۀ صلح نوبل ) از دنیا رفت ، او در شهر استکهلم روزنامه ای  خرید تا از چاپ آگهی  درگذشت برادرش در روزنامه اطلاع حاصل کند . اما دریافت که روزنامه نگاران او را با برادرش اشتباه گرفته اند .او فرصتی یافت تا آگهی درگذشت خود را در روزنامه بخواند و از نظر دیگران نسبت به خود آگاه شود. همان طور که می دانید الفرد نوبل پیش از آنکه بنیان جایزۀ نوبل را بگذارد، دینامیت را اختراع کر
محوراسلام وقرآن باولایت آمده/باچنین گنج بزرگی هم سعادت آمده/بهراین گوهرهمیشه جانفشانی میشود/همره عشق ولایت بین هدایت آمده/درره حیدر به پاشد انقلاب کربلا/ازبرای حفظ آن امرامامت آمده/اندر این عصرخمینی انقلابی شد پدید/بهرحفظ آرمانش بین شهادت آمده/ازتبارفاطمیه رهبرم سیدعلی است/مقتدایی بابصیرت بهر امت آمده/درولایت محوریها پیروی مهدی است/ازخدا بهرظهور او رضایت آمده/
شب میلادحسن وقت وصال آمده است/گوهرخوب ولابهر کمال آمده است/سبط اکبر پسر احمد وزهراوعلی است/اوکه چون جان رسالت به جمال آمده است/گشته تفسیرولایت زدل قرآنی/سوی اعطای کرامت زسوال آمده است/مجتبی مردخدا گوهراخلاص بشر/رمضان ازبرشیعه زجلال آمده است/شادشدحیدر وزهرا زقدوم حسنش/برکت ماه خدادرهمه سال آمده است/داده اومژده مهدی وهمان روزظهور/رهبری سوی بشر نیک خصال آمده است/
میلادعلی امام دین آمده است/آن ساقی کوثربه زمین آمده است/ازعرش خدارحمت او جاری شد/یعنی که علی نور مبین آمده است/یاریگراحمد است واسلام نبی/آن عشق محمدامین آمده است/درکعبه طلوع مرتضی حاصل شد/از بهرولایت چونگین آمده است/هم کفو علی فاطمه شددردو جهان/الگوی خدا به مومنین آمده است/درسیزدهم ماه رجب نوررسید/محبوب خدای عالمین آمده است/تبریک به صاحب الزمان بایدگفت/میلاد امام مسلمین آمده است/
مرغ دل درشهرقم بهرزیارت آمده/موسم جشن وسروریک ولادت آمده/حضرت معصومه باشد بنده خوب خدا/دخترموسی بن جعفر باکرامت آمده/آسمان معرفت را حضرتش الگوی ناب/حامی اسلام وقرآن وولایت آمده/اهل بیت مصطفی را بارگاهش شدحریم/سوی شیعه هم شفیعه هم سعادت آمده/خواهرمولارضاشدمثل زینب با حسین/شیعیان ومسلمین رابر عنایت آمده/ازوجودش قم همیشه مقتداو سروراست/علم وایمان در حریمش تانهایت آمده/مرقدپاک وشریفش یادمان فاطمی/زمزم احساس دینی برامامت آمده/تا ظهورمهدوی
درنیمه ماه خداباران رحمت آمده/میلادپاک مجتبی نور ولایت آمده/بیت علی وفاطمه شدگلفشان معرفت/سروربرای جنت وفیض امامت آمده/دامان پاک مصطفی دربر گرفته یک گلی/خشنودی ایزدنگر تندیس عزت آمده/از سفره احسان اوسیراب گشته شیعیان/یعنی حسن آن حجت خوب کرامت آمده/اشکی ز شوق ومعرفت ازگوشه چشمان چکد/سلطان فیض ایزدی بهر عنایت آمده/ازنسل پاک اونگر رهبر برای شیعیان/اززمزم اخلاص اوبسیاربرکت آمده/یامهدی صاحب زمان تبریک میلادحسن/چون مجتبی سالا دین ازبهر جنت آ
بهرشیعه دررجب طوفان ماتم آمده/درشهادت نامه او بازهم غم آمده/حضرت موسی بن جعفر شدشهیدراه دین/از فراقش ناله هایی چون محرم آمده/هفتمین گوهر برای دوستان اهل بیت/یاداز زنجیر وزندان اشک زمزم آمده/میشود باب الحوائج کشته درسجن بلا/مجلس سوگی برای او فراهم آمده/زمزم دلدادگی شیعیان کاظم شده/بهرایمان وولایت حبل محکم آمده/تسلیت برمهدی او درفراق حضرتش/برمصیبتهای کاظم بازمرهم آمده/
به همسر گفتم چه حالی میشی اگه بفهمی که تمام زندگی شخصیت یه بازی پیشرفته ی آدم فضاییا بودی و همه چیِ همه چی از اول تا آخرش ساختگی بوده ... عاقل اندر سفیه نگام کرد ولی من واقعا جدی گفتم... گاهی احساس میکنم نکنه یه شوخی ساده باشم....
این روزا انواع و اقسام احتمالات رو درباره وجود انسان توی ذهنم میبافم... وای... این فکرا از وقتی به ذهنم جریان پیدا کردن که فهمیدم ما چقدر توی دنیا کم قدر و کوچیکیم... 
بعدا نوشت: دیوونه شدن توی یه برهه هایی از زندگی حق هرکسیه:
هر که می‌خواهد که قوی‌ترین مردم باشد بر خدا توکّل نماید.
امام موسی کاظم.ع‌.
مژده ای دل که دگرباره بهار آمده است
خوش خرامیده و با حسن و وقار آمده است
به تو ای باد صبا می دهمت پیغامی
این پیامی است که از دوست به یار آمده است
شاد باشید در این عید و در این سال جدید
آرزویی است که از دوست به یار آمده است
سال نو بر شما بزرگوار و خانواده محترمتان تبریک و تهنیت باد انشالله سالی سرشار از سلامتی و بهروزی و موفقیت در پیش داشته باشید.
ارادتمند داود سه یک کار
کتاب با دست من گلوی کسی را بریده اندشاعر: حامد ابراهیم پور

باران به روی پنجره هاشور می زندباران گرفته است و دلم شور می زنددر حسرت نوشتن یک شعر تازه امبگذار تا به حرف بیاید این جنازه اماز خواب های یخ زده بیرون بکش مرااز این تن ملخ زده بیرون بوش مرادر خاک، تکه های تن مرا نشان بدهبا خود مرا ببر، وطنم را نشان بدهنگذار راه آمدنم را عوض کنندنگذار نقشه ها وطنم را عوض کنندنگذار تا اسیر شوم زیر پیله ام بی آبرو شوند زنان قبیله امنگذار دین، هراس بریز
 
ای که برداشتی از شانه ی موری باریبهتر آن بود که دست از سر ِ من برداری
ظاهر آراسته ام در هوس وصل ، ولیمن پریشان تر از آنم که تو می پنداری
هر چه می خواهمت از یاد برم ممکن نیستمن تو را دوست نمی دارم اگر بگذاری
موجم و جرأت ِ پیش آمدنم نیست ، مگربه دل سنگ تو از من نرسد آزاری
بی سبب نیست که پنهان شده ای پشت غبارتو هم ای آیینه از دیدن ِ من بیزاری ؟!
بزرگ‌ترین چالش زندگی هر انسانی، مواجهه با مسئله‌ی معناست؛ جست‌وجو و یافتن پاسخی برای این پرسش سهم‌گین: «که چی؟». خیلی از آدم‌ها، تا جایی که من دیده‌ام، اساساً با این مسئله مواجه نمی‌شوند؛ دغدغه‌ی‌شان نیست و شاید متوجه نمی‌شوند که هر کاری را برای چه‌غایتی انجام می‌دهند. در مقابل، برخی دیگر از آدم‌ها به‌این جمع‌بندی می‌رسند که اصولاً زندگی چنان تصادفی و بی‌معناست که جست‌وجوی غایت برای آن بی‌هوده است؛ این‌ها از آغاز تکلیف‌شان ر
خیاباندر‌ خیل شکوه بارانچه پرنده هاکه پر می زدند عشق را در آسمانباران که می آیدمی شوم دلتنگدلتنگ بوی خاک دشتدیدن تولد رنگین کمانو قدم زدن با تو در خیابان
باران آمده تا بشوید دستها را!باران آمده تا بشوید غم ها را!
 
به سخره گرفتیم باد راصدای باران گیج کرده بود مراتو محو بارانمن در تماشای توکنار آن کوچه باغمنکنار توتو در کنار منباز و به بازودست در دستچه زیباست کنار حتی خیال توباز هم زندگیباز هم عاشقیحتیقدم زدن تنهایی را در ترانه باران
باران
دانلود آهنگ آرمین وطنیان ستاره ی من
دانلود آهنگ آرمین وطنیان ستاره ی من
شب آمده، ستاره ی من آمدهاز آسمان ترانه ی من آمده
هر شب از دشت آرزوهاhar shab az dashte arezoha
گل های پر ستاره میچینمghol haye opor setare michinam
صورتت جای ماه میبینمsoratet jaye mah mibinam
دونه به دونه واست آشیونهdone be done vasat ashiyone
میسازم با جون و دل بی بهونهmisazam ba jone o del bi bahone
غمو میدم به دست بادghamo midam be daste bad
تا همیشه از یاد برهta hamishe az yad bere
هر لحظت بشه شادhar lahzat beshe shad
شب آمدهshab omad
شب آمدهshab omad
عشقم به توeshgham
کاش باور داشتیم هر روز تولدمون هست هر روز که خداوند به ما مهلت زندگی دوباره میدهد بایستی تولدمان را جشن بگیریم اما افسوس که ما فقط سالروز اولین به دنیا آمدنمان را جشن میگیریم.
امروز سالروز اولین به دنیا آمدنم هست و فردا سالروز دومین به دنیا امدنم.
افسوس که روزهای مهم کم اهمیت و گاه بی اهمیت میشوند .
امیدوارم هیچیک از ما دچار فراموشی نشده و از یاد نبریم که تولد یعنی دوباره زیستن به شیوه انسانی تر ...
« 8 آبان 1398 »
 
 
 Shirazart.blog.ir 
۵- در کدام یک از دوره های زیر موسیقی پیشرفت بیشتری داشته است؟ 
    ۱- صفویه       ۲- ساسانیان          ۳- سامانیان        ۴- افشاریه
******** جواب : گزینه ی۲
۶- تصویر مقابل چه چیزی را نشان می دهد ؟
     ۱- یکی از خدایان موسیقی یونان قدیم ‌.
     ۲- یک نوازنده سیتار که از هند بدست آمده است. 
     ۳- یک نوازنده گیتار که از اسپانیا بدست آمده است. 
      ۴- تنبور نوازی که در شوش بدست آمده است .
******** جواب : گزینه ی ۴
حضرت فاطمه ای دیگربه دنیا آمده/یک نشانی بهرکوثرسوی زهرا آمده/حضرت زینب همیشه بنده خوب خداست/زینت ناب پرستش سوی مولاآمده/دختروالای حیدر نور چشم احمداست/حامی اسلام و قرآن بهریکتاآمده/خواهربرمجتبی وبرحسین بن علی/قوت قلب ولایت سوی سقاآمده/کربلاآتشفشان قلبهای عاشق است/اسوه ای ناب وولایی بهر فرداآمده/میکند کاخ ستم رابا بصیرت اوخراب/درکلامش ذوالفقاری سوی اعداآمده/روز عاشورا پیامش زینب وسجادبود/گوهری برشیعیان ناب ووالاآمده/روزمیلادش سراسرش
بسم الله الرحمن الرحیم
چرا خدا ما رو بدون اینکه خودمون بخوایم آفریدمون؟میتونیم بگیم چون دوست داشت قدرت داشت و اختیار دوست داشت انتخابمون کنه برای انسانیت
امااصلا هدف خدا از آفرینش انسان چیه؟خب که چی؟
الان مثلا من انسان شدم یکی جن یکی فرشته یکی حیوان دست خودمون که نبوده چرا من باید برتر باشم و مقام بالاتری داشته باشم؟سرنوشت حیوونا چی میشه؟
الان یه نفر تو یه خانواده کارتون خواب و معتاد به دنیا بیاد در نهایت میتونه تو اون دنیا هم طراز یک مجته
✨✨خدای خوش حساب✨
شخصی را قرض بسیار آمده بود. تاجری کریم را در بازار به او نشان دادند که احسان می کند.
آن شخص، تاجر سخاوتمند را در بازار یافت و دید که به معامله مشغول است و بر سر ریالی چانه می زند، آن صحنه را دید پشیمان شد و بازگشت.***تو را که این همه گفت وگو ست بر دَرمی،چگونه از تو توقع کند کسی کَرمی؟***تاجر چشمش به او افتاد و فهمید که برای حاجت کاری آمده است پس به دنبال او رفت و گفت با من کاری داشتی؟
شخص گفت: برای هر چه آمده بودم بیفایده بود. تاجر
با خود کجای می برد , هوش مرا صدای تو انگشت حیرتم به لب , در خلقت خدای تو عمر دوباره می دهد دیدار چون تویی عزیز بر خود دریده پیرهن این غنچه در هوای تو کردم نگه در آینه دیدم به جای خود تو را از چشم من مشخص است در جانم است جای تو جان هست در تنم ولی از خویش دور می شوم با خود غریبه می شود هر کس شد آشنای تو دور از تو خار در دل است کشتی نشسته در گل است جارو و آب می زند چشم و مژه برای تو دوره بگردم این فدا پروانه وار می دهم باران تویی ببار و من
من همانم که هستم
بمناسبت ۱۳ بدر، روز طبیعت
من همانم که هستم، رزمنده و انقلابی، نه خسته شده ام و نه افسرده، ایستاده در آتش و غبار
من همانم که هستم، با ایمان و سترگ، نه پشیمانم و نه نادم، مقاوم و استوار
من همانم که هستم، ساده و بااخلاص، نه دنبال پولم و‌ نه مقام، بی ادعا و بی منت
من همانم که هستم، عاشق و خوشنود، نه اشرافی ام و نه پول پرست، عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
من همانم که هستم، با برنامه و دقیق، نه ولم و نه ولنگار، صبورم و پر تلاش
م
⁦✍️⁩خدا چگونه به وجود آمده؟ کی به وجود آمده؟
یک سوال میپرسم؛ خدا کی نبوده؟ خدا همیشه وجود داشته است.
به موجودی که از هیچ به وجود آمده ممکن الوجود میگویند مثل انسان و... .
هر ممکن الوجودی(مثل انسان) نیاز به یک مرجح(به وجود آورنده) برای به وجود آمدن دارد؛ حال اگر مرجح یک ممکن الوجود مثل انسان یک ممکن الوجود دیگر باشد دوباره خود آن هم احتیاج به مرجح دیگری دارد و همین طور تا بی نهایت ادامه دارد. 
و چون تسلسل(ادامه تا بی نهایت) باطل است، باید به مرجّ
بسم الله الرحمن الرحیم
یا اباصالح المهدی ادرکنی
احمق بیسوادی که مانند عمر دوازده سال طول کشید سوره بقره را از رو بخواند پرسید چرا نام علی بن ابوطالب در قرآن نیامده است؟
گفتم
در کجای قرآن آمده که مردم وظیفه دارند برای خدا و پیامبر جانشین انتخاب کنند؟
در کجای قرآن آمده که عمر پیامبر است که در شبکه کلمه میگویید او پیامبر است؟
در کجای قرآن آمده نماز صبح و ظهر و عصر چند رکعت است؟
در کجای قرآن آمده عایشه همسر پیامبر بود؟
در کجای قرآن آمده معاویه ح
آخرش یک نفر از راه می رسد که بودنش ؛
جبرانِ تمامِ نبودن هاست ، جبرانِ تمامِ بی انصافی ها و شکستن ها ...
یکی که با جادویِ حضورش ، دنیایِ تو را متحول می کند .
جوری تو را می بیند ، که هیچ کس ندیده ، جوری تو را می شنود ، که هیچ کس نشِنیده ، و جوری روحِ خسته ی تو را از عشق و محبت ، اشباع می کند ؛ که با وجود او ، دیگر ، نه آرزویی می مانَد ، برایِ نرسیدن و نه حسرت و اندوهی برای خوردن ...
بعضی آدم ها ، خودِ معجزه اند . انگار آمده اند تا تو مزه ی خوشبختی را بچشی ، آم
مراسم اعتکاف فرصتی است برای دوباره‌شدن و آغازی برای انجام، خلوتی با خود و دیدن آنچه از یاد رفته، یادآوری قرار با خدا، و آنچه را می‌خواهی بدست‌آوری و اندیشیدن به این‌که از کجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود، به کجا می‌روم آخر؛ که در کنار جمعی هم نوای با تو شکل می‌گیرد.تمرین با خدا و برای خدا بودن در کنار بندگانش، تمرین خوب بودن و خوب شدن در کنار اجتماعی از بندگانی که آن‌ها نیز برای ساختن دوباره آمده‌اند و در این مسیر می‌توان کنار هم بود و کنا
#نامه_به_اسبی_که_نیامد .
هر بار که آمده‌ای 
آخرین بار بوده است
و هر بار که رفته‌ای اولین بار
فردا تو را 
برای اولین بار خواهم دید
همان طور که دیروز
برای آخرین بار دیدمت
شاید امروز نیز صدایت 
که بارشِ شیرینِ توت
بر پرده‌ی کتانی‌ست
دهانم را آب بیندازد
ماه نیستی
تا در قاب نقره‌ای‌ات
هر بار که نو می‌شوی
حکایتی کهن باشد 
افتاده به جان من 
آغوش شعله‌وری هستی
که در چشم بر‌هم‌ زدنی
کُن‌فیکون می‌کنی مرا
و هر بار که رفتنم را
از پاگرد پلکان 
تماشا
می‌گفت هیچ فکر نمی کنیم یعنی چه که خدا این همه چیز توی زمین و آسمون آفریده واسه منِ آدم یعنی چه؟
مگه من کی ام؟چی ام؟قراره چیکار کنم که زمین و زمون واسه من آفریده شده؟
هیچ‌ فکر نمی کنیم....
بدنیا میایم،غذا میخوریم ،بزرگ میشیم،واسه پول در آوردن و بقول خودمون یه لقمه نون به هردری می‌زنیم ،ازدواج میکنیم ،بچه دار میشیم و...نهایتش می‌میریم...
خب مگه بقیه ی حیوونها چجوری زندگی میکنن؟اونا هم که همینن،...
نه ،ما هیچ فکر نمی‌کنیم
درک نمی کنیم با این شصت
چه شد؟ خاک از خواب بیدار شدبه خود گفت: انگار من زنده ام!دوباره شکفته است گل از گلمببین بوی گل می دهد خنده ام!نوشتند چون حرف ناگفته ایگل لاله را بر لب جویبارچه شد؟ باز انگار آتش گرفتهمه گل به گل دامن سبزه زارچنین گفت در گوش گل، غنچه ای:نسیمی مرا قلقلک می دهدزمین زیر پایم نفس می کشدهوا بوی باد خنک می دهدصدای نفس های نرم نسیمبه بازیگری گفت: اینک منم!که با دست های نوازشگرمگلی بر سر شاخه ها می زنم!از این سوره ی سبز و آیات سرخکتاب زمین پر علامت شدهزمی
«ما را به سخت جانی خود این گمان نبود»
من کیستم از خویش به تنگ آمده ای
دیوانه ٔ با خرد به جنگ آمده ای
دوشینه به کوی یار از رشکم کشت
نالیدن پای دل به سنگ آمده ای .
#شکیبی_اصفهانی
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
۵۰۳ – ساعتی ناز مفرما ای که با سلسله زلف دراز آمده‌ای         فر صتت باد که دیوانه نواز آمده ای ساعتی نا زمفرما و بگردان عادت           چون بپرسیدن ارباب نیاز آمده ای پیش بالای تو میرم چه به صلح و چه به جنگ چون بهر حال … ساعتی ناز مفرما – ای که با سلسله زلف دراز آمده‌ای – غزل ۴۲۲ – ۵۰۳
منبع : فالگیر
⚫️ یا فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها)...مادر به دلم بد آمده زود، نرومن تشنه ام ای تو آب، ای رود، نروآتش که در خانه ی ما را بد سوختشد آینه‌‌های شهر پر دود، نرودیروز مگر خودت نگفتی حالترفته ست کمی به سمت بهبود، نروبابایی من میان نامردان ماندبعد از تو دگر نخواهد آسود، نروآن شب که یکی عیادتت آمده بودجای لگدش به پهلویت بود، نروای کاش جهان ببیند آن وقتی راکه دشمن تو شده است نابود، نرو#زهرا_آراسته‌نیا @arastehnia#فاطمیه
از سوى شخص دیگرى وارد آمده باشد و خواه به سبب تکلیفى از سوى شارع و قانونگذار باشد. نراقى پس از نقل عبارت هاى بسیار از لغت نامه مى نویسد: در روایـات سه واژه: ضرر، ضرار و اضرار، آمده است. این واژه هاى سه گانه، هر چند از دید لغوى با هم اختلاف دارند، ولى…
ادامه مطلب
نه اینکه فرصت نوشتن نداشته باشم راستش عادتش از سرم افتاده است. اتفاقات خوب و بد کم نیفتاده‌اند و بهانه نوشتن هم داشته‌ام اما انگار هزار سال است از این‌جا دورم. با وجود یکی دو تا یادداشت باز هم احساس می‌کنم از پارسال دیگر سراغی از اینجا نگرفته‌ام. شاید هم به این خاطر است که هیچ کدام از آن دو سه یادداشت امسال به تمامی بازگوکننده حالم نبوده‌اند. زندگی می‌گذرد مثل همیشه اما نه خوب و نه آنقدرها بد البته. مثل همیشه با بی‌خوابی دست و پنجه می‌کن
پس از مرگ داماد خانم خواب دیده بودند خانم به درب خانه ی محقر دختر کوچک و دامادش آمده است و میخواهد وارد شود به داماد خانم "آقا" می گفتند. یکی از اهالی خانه از او پرسید  خانم چرا تنها آمده ای؟ "آقا" کجاست ؟ گفت ایشان وادی السلام نجف است. 
حاجی اولین سالی بود که به حج مشرف شده بود کنار بیت الله الحرام جوانی کنارش نشسته بود. سوال کرده بود از کجا آمده ای حاجی گفته بود از ایران. در جواب متقابل شنیده بود که از حوالی مدیترانه آمده است. بعد جوان گفته بود سال آینده نمی توانی بیایی حج. ولی از سال بعد هر سال خواهی آمد. حاجی دوسال بعد شد مدیر کاروان و  همه ساله حج مشرف می شود. 
«داغ کندی» نام روستایی است در منطقه چاراویماغ آذربایجان شرقی. این روزها برف زیادی در این منطقه باریده است، تا حدی که اعلام کرده‌اند تمامی مدارس تعطیل است. اما محمد صادقی معلم روستا، با وجود برفی که تا بیش از یک متر از سطح زمین آمده بالا است؛ با همتی بی نظیر توانسته است برف‌ها را به کناری زده و راه رسیدن بچه ها به مدرسه را باز کند. دیدن چهره بچه‌ها و راهروی بلند بالایی که در دل برف‌های انباشته روی هم پدید آمده، دیدنی است.
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
چقدر بااحساس و حماسی،استاد شهرام ناظری این ابیات را به صدای سحرکننده خویش را زنده کرده است
....
در خاک شهیدان نتوان خون سحر ریخت
از دامن این گرد سوار آمده امروز
این خلق وفادار به میثاق حسین است
خوش بر سر آن عهد و قرار آمده امروز
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه و النصر و الغلبه
 
آغاز ولایت عهدی حضرت صاحب الامر امام زمان 
را به ساحت شریف آن حضرت و به عموم شیعیان ومنتظران قدوم مطهرش
وهمه ی آزادگان جهان تبریک عرض می نمایم
 
 
 
ای که باسلسله ی زلف دراز آمده ای
فرصتت باد که دیوانه نواز آمده ای
ساعتی ناز مفرما بگردان عادت
چون به پرسیدن ارباب نیاز آمده‌ای
پیش بالای تو میرم چه به صلح و چه به جنگ
چون به هر حال برازنده ناز آمده‌ای

آب و آتش به هم آمیخته‌ای از لب لعل
چشم بد دور که بس شعبده بازآمده‌ای

آفرین بر دل نرم تو که از
باز عزیزیم ، من و تو وَ او
جمع همه ، تشنه وَ آب و سبو
آمده وقتِ هنرِ انتخاب
دست شود از همه ی خلق  رو
رایِ خلایق شده از نو عزیز
باز به چشمانِ همه هست سو
آمده اند تا بروند عدّه ای
باز عبور از گذرِ گفتگو
فصلِ جدیدی شده آغاز باز
گفته به شوخی سخنی بذله گو
رای بگیرندو ، خداحافظی
کرده دعاگوئی ما ، مو بمو .کوتوال خنداناحمد یزدانیkootevallekhandan.blogspot.com
 
هو
 
روضه‌ی عاشورای امسال جان‌‌کاه‌تر از تصورم بود. آن‌قدر که نیمی از روضه را از خود بی خود شده بودم و فقط فریاد بود و شیون. آن هم نه فقط من، تمام آن‌هایی که از ابتدای روضه دل داده بودند به سرایش غمبار نوحه‌خوان. امسال همه چیز خیلی روضه‌تر از هر سال بود، همه‌ی روضه‌ها، زمینه‌‌ها، حتی شورها... از همان شب اول که بیش‌تر صلابت است و دلتنگی عزای حسین. امسال که عجیب‌تر از هر سال دل‌ سنگ ما در روضه زیر و رو می‌شد. امسال عصر عاشورا از همیشه جان‌
شادمانی پیشه کن میلادآقاآمده/درمدینه آیتی بر رب یکتاآمده/خانه کاظم سراسر نورباران گشته است/شیعه راتاروز محشریارومولاآمده/اوعلی درنسل احمدشهرتش باشد رضا/درحریم پاک قرآن مثل وهمتا آمده/آشنای اهل ایمان آن ولی حق پرست/پاره تن بهرپیمبرمثل زهرا آمده/مشهداو آرزوی شیعیان عالم است/درخراسان گوهری ازنسل طاهاآمده/یاعلی موسی الرضا درمان نماهردردرا/شافع روزجزا برما مصفا آمده/مشهداو چلچراغ وقبله اهل ولاست/مقتدای کل ایران نور برماآمده/عرض تبریکی به
یامن له الدنیاوالأخره 
«انا اعطیناک الکوثر، فصل لربّک و انحر، ان شانئک هوالابتر»[نکویی های بسیارت بخشیده ایم، پس برای پروردگارت نماز گزار و قربانی کن. بدون شک نسل دشمنت ابتر است.](1)این سوره به گفته اکثر مفسران درباره حضرت فاطمه علیه السلام است. آیه الله صابری، این سوره را یکی از سُور بی نظیر و استثنایی می داند، زیرا در این سوره کلمه «اعطیناک» یعنی بخشیده ایم است نه به تو داده ایم، و این صیغه فقط یک بار در قرآن آمده است. «الکوثر» یعنی خیر کثیر
به گزارش همشهری آنلاین، ساعت ۱۰:۳۰ صبح امروز خلبان یک هواپیمایی کوچک به دلیل فسخ متخصص پیش آمده قادر به امتداد دست خط تا فرودگاه کپک نبوده با آتش نشانی تماس گرفت و معارفه عدل که مجبور است داخل اتوبان فرود بیاید. ماموران آتش نشانی زمانی بوسیله نگرش تصادم رسیدندکه خلبان بوسیله سلامت فرود آمده بود.
 
أیْنَ الاَنجُمُ الزَّاهِرَة
کجایند ستارگان فروزان
[دعای ندبه]
 
**أللَّهُمَ عَجِّل لِوَلیکَ أَلفَرَج**
 
**********
 
اندوه بزرگیست زمانی که نباشی...
از لحظه آمدنم به این جهان چیزی به یاد ندارم؛ اما میدانم که هر چه بود گذشت...
کودکی ام با آن همه هیاهوی کودکانه...
نوجوانی ام با آن همه شور و نشاط و طعم تجربه های جدید...
و جوانی ام، که ساعتها در کشمکش شناخت حق و باطل از هم پیشی گرفتند و فقط و فقط گذشتند...
این عمر ماست که میگذرد. میبینید؟؟؟
لمس میکنید؟؟؟
ه
چه می دانستم اینور کوه باید برای ثروت، حرام خورد ... برای عشق، خیانت کرد ... برای خوب دیده شدن، دیگری را بد نشان داد ... و برای به عرش رسیدن، باید دیگری را به فرش کشاند ...!
 
وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم ، می گویند : " از پشت کوه آمده ای ...! "
 
ترجیح می دهم به پشت کوه برگردم و تنها دغدغه ام سالم بازگرداندن گوسفندان از دست گرگها باشد تا اینکه اینور کوه باشم و گرگ وار انسانیت را بدَرَم ...!!!
 
استاد محمد بهمن بیگی
 
یک وقت هایی هست آدم راضی میشود به هر آنچه پیش می آید، پیش آمده؛
یک وقت هایی عقل و منطقش با آنچه پیش آمده همراه است، اما دلش نه؛
این وقت ها تنها به حکم راضی میشود، به امر...
خودش هم خوب میداند سختی این رضایت به حکم را، میداند سختی حرکت خلاف میل دل را، میداند... میفهمد...
میداند که آدم ها و دلهایشان چقدر لرزان اند، وگرنه نمیگفت من عَشَقَ و کَتَمَ... مات شهیدا
اصلا همین که میداند سختی این کار را، آرام میکند دل ناآرام را...
 
 
کاش چهل سال زودتر به دنیا آمده بودم. تولدم همزمان می‌شد با اوایل پادشاهی محمدرضا پهلوی. چند سالی از کودتای سال 32 گذشته بود و احتمالا در صحبت بزرگترهایم از آن می‌شنیدم. فضای سیاسی عاشورای 42 را از نزدیک حس می‌کردم. شروع همه‌گیری مبارزات سیاسی گروه‌های مختلف را می‌دیدم.
ادامه مطلب
ما انسان ها پر از نقص های کوچک و بزرگ هستیم.
بله درست است حتی همان هایی که نقاب بی نقص بودنشان نمیگذارد نقص درونشان را بفهمی...
میدانی رفیق راستش را بخواهی اگر ما بی نقص باشیم یعنی این دنیا یک جای کارش ایراد دارد...
این دنیا دنیای بی نقصِ ما آدم های دارای نقص است.
به عقیده ی من همه ی ما آمده ایم تا هرکدام از کمبودهایمان به کمال برسیم.
مثل آن دخترک که میدانی چقدر بی صبر است و به دنیا آمده تا صبور بودن را بیاموزد یا حتی خود تو نقص در جسمت نمایان است آم
وقتی حوصله هیچکس را ندارم، با خودم درباره تمام داشته هایم حرف میزنم. 
من خیلی استعدادها دارم که باید به خاطرش خدا را شکر کنم. خیلی امکانات دارم که باید قدر آنها را بدانم. 
گاهی ناشکر میشوم...
من تا اینجای کار خیلی خوب پیش آمده ام. خیلی خوب از پس همه چیز برآمده ام. 
فقط احساس تنهایی میکنم. تنهایی سمجی که هرلحظه با من است و تا مغز استخوانم را به درد می آورد. 
+امروز رفتم دانشگاه. فقط من آمده بودم و یکی دیگر. نمیدانید چه حال خوشی دارم که او را دیدم. خد
پیرمردی وسط روضه‌ی ما گفت حسین
من‌ نگفتم ولی ارباب مرا هم بخشید
پ‌ن۱: ای اهل حرم میر و علمدار نیامد... ابالفضل نیامد ...
پ‌ن۲: چند شب پیش مداحِ هیئت سر کوچه داشت شادمهر می‌خوند " تو میگی یه وقت‌ها گاهی پیش میاد یه اشتباهی..." البته با کمی‌ تفاوت!
 درسته که باز اهنگ‌های شادمهر صد شرف داره به اون‌ عُسین عُسین‌هایی که انگار تو دیسکوان ولی به هر حال یه خرده تغییر و تنوع تو ریتم‌ آهنگ‌ خواننده‌ها بد نیست :|
پ‌ن۳: امسال، بعد از سی و خرده‌ای سال، ا
پسر جوانی با موها و محاسن بور جهت صدور مجوز ازدواج مجدد به محل کارم آمده بود، هزینه ارجاع پرونده اش به دادگاه 70هزارتومان شد، قدرت پرداخت این هزینه را نداشت. کارگر مرغداری بود از یک استان دیگر به شهر ما آمده بود. دوستش هزینه دادخواستش را پرداخت کرد و رفتند... با خودم فکر می کردم آدمی که زن دارد، کارگر است، هزینه پرداخت و ثبت دادخواست خود را ندارد واقعا رن دوم به چه کارش می آید؟ اصلا آن دختری که قرار است زن دوم این آقا شود با چه امید و آرزویی تن به
در اطلاعیه یکی از روابط عمومی ها نوشته شده بود"طی توافق به عمل آمده باشرکت ....همکاران می توانند از خدمات مجتمع ...با تخفیف استفاده کنند" ترکیب "طی توافق به عمل آمده .."هم  دور از زبان معیار است و هم به ساده نویسی آسیب زده است . پس باید به جای این عبارت پبچیده و نازیبا از جمله های مشابه و روان استفاده کنیم؛پس از توافق باشرکت ....در پی توافق با شرکت ...با موافقت شرکت...
منبع
https://t.me/qande_parsi/109
چنگیز مغول پس از فجایع در نیشابور به همدان رفت و به مردم آنجا گفت : یک سوال از شما می پرسم اگر جواب درست و خوبی بدهید ، در امان هستید . پرسید : "من از جانب خدا آمده ام یا خودم؟"
چوپانی دلیر و نترس گفت: " تو نه از جانب خدا آمده ای و نه از جانب خود بلکه « اعمال ما » است که تو را به اینجا آورده است. وقتی ما برای اندیشمندان و عاقلان خود احترام قائل نشدیم و به عده ای فرومایه و نادان مقام و منزلت دادیم و احترامش نمودیم، نتیجه اش لشکرکشی تو به اینجاست...
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
ماه رجب ماه هنی آمده                    بعثت شیرین نبی آمده
شاد شو ای شیعه دوباره که چون       ماه ولادت علی آمده
 
فرا رسیدن ماه مبارک رجب ماه نیایش و ولادت پنجمین اختر تابناک امام محمد باقر(ع)مبارک باد.
 
من برای خداحافظی آمده بودمبرای آغازی بی پایاننه برای نبش قبر خاطرات مردهتو اما...بوی تواز پشت پنجره می‌آمدو تکان پرده توریدست‌های لرزان تو رالو می‌دادمن برایت دست تکان دادمو تو شایداز پشت پرده توری سفیدبرای تنهایی‌ام گریه کردیلرزش شانه‌های سایه‌اتتو رالو می‌داد. 
ز خـاک پاک شهر قم بوی پیمبر آمده

شهر قم از قدوم تو بهشت دیگر آمده

مگر دوباره شیعه را روح به پیکر آمده

              ای گل باغ احمدی، به شهر قم خوش آمدی




ای صلوات متصل از همه خلـق عالمت

درود بــر بــرادر و بــر پـدر مکــرّمت

فزون تر از سؤال ما جود و عنایت کمت



ادامه مطلب
زد تلنگر را کرونا ؟ حالتان جا آمده؟
دید منفی رفت و جایش دید زیبا آمده؟
شد عزیز آن رفت و آمدها ؟ سفرهای قدیم؟
ناسپاسی مُرد و شکر از آن به دنیا آمده؟
ارزش نزدیک هم بودن شد اکنون آشکار؟
یاد باغ و چشمه ی پائین و بالا آمده ؟
خنده های باصدا و شب نشینی ها چطور؟
یادی از همسایه ها و لطف آنها آمده ؟
قیمتی شد در کنار هم و باهم زیستن؟
یاد ارزش های شاد و با مسمّا آمده؟
من که سیلی خوردم از دست کرونا سخت و بد،
چشم من شد باز و عقلم بر سرِ جا آمده
عمر من دارد بهای تا
 
 
أیْنَ هادِمُ أَبنِیَةِ الشِّرکِ و النِّفاقِ
کجاست ویران کننده بناهای شرک و نفاق
[دعای ندبه]
 
**أللَّهُمَ عَجِّل لِوَلیکَ أَلفَرَج**
 
**********
 
اندوه بزرگیست زمانی که نباشی...
از لحظه آمدنم به این جهان چیزی به یاد ندارم؛ اما میدانم که هر چه بود گذشت...
کودکی ام با آن همه هیاهوی کودکانه...
نوجوانی ام با آن همه شور و نشاط و طعم تجربه های جدید...
و جوانی ام، که ساعتها در کشمکش شناخت حق و باطل از هم پیشی گرفتند و فقط و فقط گذشتند...
این عمر ماست که میگذ
باور کنی یا نه،
با هزار امید آمده بودم
بدون هیچ لباس گرمی
پاییز را به تن کنم.
 
میانِ تلخیِ این روزگارِ بی مروت،
آمده بودم کمی عطر سیب را بچشم،
کمی طعم انگور را.
و فراموش کنم که جریان زندگی،از بالا به پایین بود یا پایین به بالا!
 
فهمیدم که آلودگی هوای جهان؛
از دود سیگارهاییست که بی آنکه بفهمیم،میان لب های زندگی جابه جا می شود
و سهم هر کداممان
لااقل یک نخِ نازکِ تلخ است!
 
من کنار دکه ی پیرمردی که بساطش
پر از سیاهی واکس و کهنگیِ یک صبح تکراری بود
زنده شو ای شهر دل مرده که باز
کـــــاروانی از شهیــــــــدان آمده
ذکر یا زهراست بر لب چشم انتظاران شما اینک
در خــــــزان شهر آمده گویا بهـــــاران شما اینک
ای شکسته استخوان ها السلام...
السلام ای قهرمان ها الســـــلام...
...
مداحی زیبای مژده یوسف کنعان
 
 
کاربران گرامی،محصول مورد نظر شامل پاورپوینت روانشناسی زبان در 62 اسلاید قابل ویرایش می باشد که پس از پرداخت انلاین،می توانید این محصول را از وبسایت دریافت و دانلود نمایید.
جهت آشنایی شما عزیزان با محتوای پاورپوینت روانشناسی زبان ،بخشی از متن چند اسلاید را قرار می دهیم 
محتوای اسلاید 2
روانشناسی زبان
انسان موجودی است اجتماعی؛ مدنی طبع می باشد و این اجتماعی بودن وی ریشه در فطریاتش دارد. بطوری که روانشناسان معقتدند که انسان در موقع به دنی
دیروز صبح رفته بودم کلیسای بیت‌لحم و پیرمرد را به هزار خواهش راضی کردم در را باز کند تا در محراب دعا بخوانمچهره‌ام داد می‌زد چقدر حالم بد است. پیرمرد کنارم ایستاده بود و پشت سرهم ارمنی حرف می‌زد و از انجیل می‌گفت تا مثلا آرام شوموقتی گفتم ارمنی نمی‌فهمم و مسلمانم، قیافه‌اش یک طوری شد،همان‌طور که به دیوانه‌ها نگاه می‌کنند. حق داشت، هیچ مسلمانی هشت صبح روز اربعین کلیسا نمی‌رود. حتی مسیحی‌ها هم هشت صبح کلیسا نمی‌روند.اما من هشت صبح کلی
پسری با نام فدایی ولایت و محب رهبری و ولایی، زیر عکس دختری با چادر عربی و روسری خوشرنگ فیروزه ای کامنت میگذارد، کاش همه ی دختران مثل شما زیبا و نجیب بودند
و دختر در جواب کامنت پسر با عشوه می نویسد
"ان شاالله یه دخترچادری نجیب نصیبتون بشه برادر ! .
یعنی "حیا"مرده است!
هرچقدر هم  رویت را محکم بگیری 
هرچقدر هم  ادعاهایت با تعریف های دیگران بزرگتر شوند 
یادت باشد ...
برای تک تک این دلبری ها  برای تک تک لحظه هایی که فکر او مشغول تو شده ؛باید جواب پس بد
مراسم اعتکاف فرصتی است برای دوباره‌شدن و آغازی برای انجام، خلوتی با خود و دیدن آنچه از یاد رفته، یادآوری قرار با خدا، و آنچه را می‌خواهی بدست‌آوری و اندیشیدن به این‌که از کجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود، به کجا می‌روم آخر؛ که در کنار جمعی هم نوای با تو شکل می‌گیرد.تمرین با خدا و برای خدا بودن در کنار بندگانش، تمرین خوب بودن و خوب شدن در کنار اجتماعی از بندگانی که آن‌ها نیز برای ساختن دوباره آمده‌اند و در این مسیر می‌توان کنار هم بود و کنا
دل از دست داده ای. آرام آرام همانند مردان این خانه می سوزی و می سوزی. وقتی پدر، علی باشد و فرزند کسی چون تو، شکسته می شوی آن زمان که می نگری پدر در بستر آرمیده و در برابر چشمان فرزندان فاطمه رنگ به رخسار ندارد و مدام آیه استرجاع می خواند. دلت که در این اندوه انبوه از دست رفته است؛ اما آنچه بیش از همه بی تابت می کند، تشویش فرزندان فاطمه است. عباس! تو آمده ای که غبار غم بر رخسار فرزندان فاطمه ننشیند؛ تو آمده ای که غریو حیدری ات پناه و امید بخش دختران
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
تمام آمارها و تحقیقات نشان می‌دهد که بیش از هشتاد در صد آنانکه مشکلات شدید روانی دارند مبتلا به خود ارضایی بوده یا هستند
واین دکتر آزیتا ساعیان با کمال وقاحت خود ارضایی را امری ساده وبدون اشکالی میداند،
و با کمال حماقت چنین استدلال می‌کند که 
اگر خداوند میخواست که خودارضایی نکنیم بگونه ای ما را خلق میکرد که نتوانیم به آلت تناسلی خود دست بزنیم
درجواب گفتم به چشم هایت هم می توانی دست
 از آبی که بیشتر سطح زمین را پوشانده تا قمری که به دور زمین می‌چرخد، چیز‌های عجیبی درباره سیاره‌مان وجود دارد که علم هنوز نتوانسته آن‌ها را حل کند.
این همه آب از کجا آمده؟
بزرگترین معما‌هایی از زمین که علم نتوانسته حل کند!
حدود ۷۰درصد از سطح زمین را آب پوشانده و به آن لقب «سیاره آبی» داده است. اما این همه آب از کجا آمده است؟ چطور آب روی سیاره‌ی ما اینقدر فراوان است در حالی که در سایر سیاره‌های منظومه شمسی تقریبا وجود ندارد؟ بیشتر دانشمندا
تقریبا چهار پنج ماهی می شود که یک همسایه ی جدید برایمان آمده. ساکن ِ طبقه ی خود ماست. از قضا، همکار پدر هم هست. از کرمان آمده. مرد سن و سال داری ست اما بچه اش خیلی کم سن و سال است. حوالی 14-15 سال پیش دانشجوی دکتری بوده.
 امروز عصر، دم در ورودی آپارتمان دیدیمش. به پدر گفت از وقتی که آمده این اولین باری ست که فرصت پیدا کرده این اطراف را نگاه کند و چه قدر فضای محل و طبیعت محل به نظرش زیبا آمده. خیلی تعجب کرذم از حرفش. فکر کن پنج ماه ساکن ِ منطقه ای باشی و
بسم الله الرحمن الرحیم
من کیم؟ عبد گنه کار الهی العفومن کیم؟ بنده ی سربار الهی العفو
منم آن کس که نمک خورد و نمکدان بشکستنه که یک مرتبه، بسیار الهی العفو
نفس من ول کُنِ من نیست! خدایا چه کنم؟خسته ام زین همه آزار الهی العفو
با گناهی که ز من سر زده، بین من و تو... چیده شد این همه دیوار الهی العفو
من زمین خورده ام و آمده ام توبه کنم... با چنین وضع اسفبار الهی العفو
بزنی یا نزنی مال تواَم جان علیپس بیا رحم کن این بار الهی العفو
چیزی از سوختن من که نصیبت
"تو مثل رودخانه‌ای ترکم کردی
برای همین است
گاهی ماهی‌های مرده در خود پیدا می‌کنم
بازگشتن‌ات، 
جوانی اَست
بازنمی‌گردد
تو از انتهای این خیابان بیرون رفتی
و آن انتها هنوز
بر سینه‌ی جهان سوراخ است
چرا نمی‌تواند برف؟
چرا نمی‌تواند برف
بر گذشته ببارد؟
چرا نمی‌تواند برف
این خیابان را ورق بزند؟
چرا 
چطور 
چگونه سفر کنم
تو مرده‌ای
و فاصله‌ات از تمام شهرها یکی‌ست
ماهی‌ها به سطح آب آمده‌اند
عید به سطح آب آمده است
عمق به سطح آب آمده است
و تنها
نیمه خردادآمد برشهیدانش سلام/آمده سوگ محرم ازبر داغ امام/انقلاب باخمینی گشت الگوی جهان/چون فضیلت رابه دنیاحضرتش کرده تمام/ازشهیدان خدایی درس عاشورابگیر/باولایت بهرخوبان میشود دنیابکام/حاصل خون شهیدان نهضت اسلامی است/ازخمینی بهر عالم آمده صدهاپیام/وارث پاک خمینی وشهیدان رهبر است/شیعه حیدرگرفته از خصال اومرام/زمزم خون شهیدان تاظهورمهدی است/ازبرای نائب اوکن دعای مستدام/
بر زمینم تو مخوان، سیر کنم جای دگرناز من هیچ مکش، عشوه‌ی من هیچ مخر نفس روح کشم، خاک زمینم منماجلوه‌ی یار کنم، تاب مداری منگر مرگ را بی‌سببی هر دم و بی‌وعده زنمملک‌الموت غلامم دم هر شام و سحر ساغرم جام جهان، خانه‌ی من میکده‌هاستسوی من هیچ میا، در پی من هیچ مپر ساقی ار نام دهد از دم پیمانه مراالفت باده چنین است، چه داری تو خبر طالع از صوت نکو شد که چنین رقصان استحرص پیمانه مزن، هی طمع بخت مبر  حلمی از راه دگر آمده، زو هیچ مپرسرود از راه
یه چیزایی از ماه رمضونای پر شور و شوق و در عین حال پر از سادگی و صمیمیت دوران بچگی که با ذوق وصف‌ناشدنی موقع برگشت از مدرسه با پول خیلی کمِ توجیبی برای افطارم خوراکی مختصری می‌خریدم، از روزها و شب‌های رمضونیِ دوران پر رمز و راز نوجوونی که سقف بالای سرمون رو نمی‌تونستیم تحمل کنیم و می‌زدیم به دلِ پشت‌بوم خونه‌ی مادربزرگ و تا سحر ستاره می‌شمردیم یا رمضونای همین دوره‌ی پر از قصه و گاه پر از غصه و حیرت جوونی توی وجودم ته‌نشین شده که با اختل
و غدیری دیگر از راه آمده است. و خاطرة سالهای دور دوباره تکرار می شود. پیامبر- صلی الله علیه و آله و سلم- در بازگشت از حجه الوداع مأموریتی مهم و حیاتی از جانب خدای متعال دریافت می دارد. در سرزمینی بنام غدیر او را جانشین و وصی و امام بعد از خود معرفی می کند. مردی که از قبیله آفتاب و از تبار باران و از سلاله نور است. مردی به بزرگی آسمان و به زیبایی ماه. و او چه کسی می تواند باشد؟ جز علی، او که همواره مظهر بزرگی و شجاعت هست و خواهد بود.
 و آنگاه مسافران ک
 
 
 
 
شعر مازندرانی
#غزل_تبری#روح_اله_نظرنژاد_کدخدا#اِسپه_رازقیصُبْ جا بِدوشِ دُختِ پیغمبر گِرمْبهیا یَعْله تا شو، سینه ی حیدر گِرمبهامشو تموم انس و جن وِه نور یارمْهگِر سبزِ قنداقه شه بال ِسَر گِرمبهبِشْکُفته اِسپه رازقی ماهِ زمین سَرمن ماهتو وه شاخه ی احمر گِرمبهمردم نَدینه اُونگِدر با شی دِ تا چِش!من دوشِ پیغمبر ره شی منبر گِرمبهاین فاطمه (س) اون فاطمه* فرقی نکاندهمن شی برارونِ دل وَر وَر گِرمبههر جا که زینب دَوّه من اونجه دَرِمْبهسق
چند روزی ست قصد کرده م کفش بخرم. کفش حمید را پا می کنم که اگر مناسب بود برای خودم هم مثلش را بخرم. به همه می گویم اندازه ست. فقط خودم می دانم که کفش های حمید، یک شماره از من بزرگ تر است؛ مثل پهنی شانه هایش، مثل قدش، مثل زورش، مثل قبلا که توی جیغ و داد می نوشت و من نمی توانستم بنویسم ...
دیشب خواب دیدم برادر کوچک ترم حمید شهید شده. از بنیاد شهید آمده بودند خانه ی ما. یک سرود ناهماهنگ و مسخره اجرا کردند و رفتند. چقدر لجمان گرفت ... همه آمده بودند. شلوغ بو
انسان موجودی با عادت ها و رفتارهای پیچیده است که حتی خودش هم نمیداند این عادات چرا و چگونه پدید آمده اند. شاید تا به حال به اینکه بوسیدن چطور به وجود آمده و به یک عادت همگانی بدل شده فکر نکرده اید. در مواقع مختلفی از بوسه و بوسیدن استفاده می کنیم، زمان شادی، دلتنگی، غم و اندوه یا ...
آنچه که مسلم است بوسیدن از لحاظ روانی ما را تحت تاثیر قرار میدهد به همین خاطر است که بوسه به در حالات مختلف روحی روانی جای خود را باز کرده است. روزیاتو مقاله ای نوشته
بعد از چند ماه از آمدنم به این شهر، پروندۀ یک بیماری ژنتیکی به دستم رسید، کنارم روی میز بود و داشتم به نقطۀ مبهم پرونده فکر می‌کردم و هم‌زمان تعریف جوهر و هیولا را توی ذهنم مرور می‌کردم و چشمم به تاریخ امتحان که زده بودم روی دیوار روبرو بود و گوشم به صدای زودپز که کِی وقتِ کم کردن شعله‌ست.
چند دقیقه بعد، وقت شستن سبزی و میوه‌ها بود... بعدتر، از یخچال که خواستم رب گوجه بردارم، چشمم افتاد به کاغذی که روی یخچال چسبانده بودم: "تغییر برنامۀ غذایی
یه چیزایی از ماه رمضونای پر شور و شوق و در عین حال پر از سادگی و صمیمیت دوران بچگی که با ذوق وصف‌ناشدنی موقع برگشت از مدرسه با پول خیلی کمِ توجیبی برای افطارم خوراکی مختصری می‌خریدم، از روزها و شب‌های رمضونیِ دوران پر رمز و راز نوجوونی که سقف بالای سرمون رو نمی‌تونستیم تحمل کنیم و می‌زدیم به دلِ پشت‌بوم خونه‌ی مادربزرگ و تا سحر ستاره می‌شمردیم یا همین رمضونای دوره‌ی پر از قصه و گاه پر از غصه و حیرت جوونی توی وجودم باقی مونده که باعث‌شد
بسم الله الرحمن الرحیم
اگر ازین حقیر سؤال میپرسید باید بگویم که عاقل آن است که میان خوب و خوب تر آنقدر عاقل باشد که خوبتر را انتخاب کند...در زمانی که هجوم سؤالات فراوان از سوی مکاتب و مذاهب و ادیان و ایدئولوژی های مختلف به سمت شیعه آغاز شده است... تحقیق و یافتن پاسخ صحیح برای این پرسش ها وظیفه هر شیعه ای است.نشستن و بحث کردن در خصوص روایات وارد شده در چگونگی مسح کردن شاید لازم باشد _که لازم نیست چون علمای بزرگ شیعه در قرون گذشته به بررسی این مسائ
+ دچار سر دردی شدم که نمیدونم از کی شروع شده و درمانش چیه
+ هزارتا دلیل هست و شاید هر هزارتا دلیلشه 
+ خوندن کتاب هم چندان کمکی نکرد، چه بسا سردرگمی این کلاف زندگی رو بیشتر میکنه، هی استدلال جدید، هی دیدگاه جدید ولی تناقض اصلی سر جاشه، هدفی نیست که نیست لاکردار... 
+ ما چی داریم که خدا (اگه باشه و این خدایی باشه که به خوردمون دادن) بهش افتخار کرده، ما از حیوان هم بدتریم، آره خوب هم قاطیمون هست همونطور که توی حیوانات هم استثنا هایی هست، شاید ام من
می‌گفت: «فکر کن نه خانی آمده و نه خانی رفته. فراموشش کن و برگرد به جریان عادی زندگی.»
گفتم: «اتفاقاً هم خانی آمده و هم خانی رفته. راستش همینی که می‌بینی درست جریان عادی زندگی است.» و بعد فکر کردم اگر فقط مفهوم یک چیز را در زندگی خوب یاد گرفته باشم، آن مفهوم شکست است. بار اولی نبوده که طعم شکست را چشیده‌ام و بار آخر هم نیست. و اینکه من هم مثل هر انسانی از باختن و شکست خوردن ناراحت می‌شوم و اعصابم تیزتیزی می‌شود و چند روزی عقربه‌های رفتار و کردا
ماه شعبان آمده بارحمت پروردگار/بهرپیغمبرسلام وآل پاکش بیشمار/ماه اعیاد شریفی مثل میلادحسین/پاسدارمکتب ماآن ولی کردگار/آمده عباس حیدر تاکه جانبازی کند/مظهرخوب بصیرت برجهانی آشکار/عیدسجاد است واکبر نورچشمان حسین/رحمت بر شیعیان شددرزمین وروزگار/نیمه شعبان بیاید باسپهر برتری/عدل رامهدی نماید درجهانی برقرار/درفضیلتهای شعبان هست مهدی وظهور/دشمنان راخوار سازد حضرتش باذوالفقار/
اعتکاف نیکان
پدیدآور:‌ مؤسسه ایمان ماندگار
ناشر: مطیع؛ تعداد صفحات: ۱۴۳
مراسم اعتکاف فرصتی است برای دوباره‌شدن و آغازی برای انجام، خلوتی با خود و دیدن آنچه از یاد رفته، یادآوری قرار با خدا، و آنچه را می‌خواهی بدست‌آوری و اندیشیدن به این‌که از کجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود، به کجا می‌روم آخر؛ که در کنار جمعی هم نوای با تو شکل می‌گیرد.تمرین با خدا و برای خدا بودن در کنار بندگانش، تمرین خوب بودن و خوب شدن در کنار اجتماعی از بندگانی که آن‌ه
بهار آمده اما هوا هوای تو نیست
مرا ببخش اگر این غزل برای تو نیست
به شوق شال و کلاه تو برف می‌آمد...
و سال‌هاست از این کوچه رد پای تو نیست
نسیم با هوس رخت‌های روی طناب
به رقص آمده و دامن رهای تو نیست
کنار این همه مهمان چقدر تنهایم؟!
میان این همه ناخوانده، کفش‌های تو نیست
به دل نگیر اگر این روزها کمی دو دلم 
دلی کلافه که جای تو هست و جای تو نیست
به شیشه می‌خورد انگشت‌های باران... آه...
شبیه در زدن تو... ولی صدای تو نیست
تو نیستی دل این چتر، وا نخواهد
تفسیر آیت الله جوادی آملی درباره « بسم الله الرحمن الرحیم»
بسم الله الرحمن الرحیم جمله بسم الله الرحمن الرحیم ۱۱۴ بار بر پیامبر اکرم(ص)نازل شده است؛ در ۱۱۳ سوره به عنوان سرفصل آمده و از آنجا که اول سورهٔ برائت بسم الله نازل نشده و در سورهٔ نمل علاوه بر ابتدای سوره، در آیه« إنّه من سلیمان و إنّه بسم الله الرحمن الرحیم» نیز این جمله مبارکه آمده است مجموعا ۱۱۴ آیه می شود.
ادامه مطلب
پرتال جامع علوم صوتی فایل های صوتی,آموزشی ,بسیار جذاب,وآموزنده WPESHARAT سحابی ها بنظرتون چطوری شکل میگرن و اصولا چی هستند توضیحاتی فوق العاده جالب و شنیدنی رو با هم بشنویم و لذت ببریم و شناخت بیشتری نسبت به عالم پیدا کنیم بهترین سطوح علمی و تربیتی و روش های زندگی [...]
این نوشته سحابی ها چطور بوجود آمده اند برای اولین بار ظاهر می شود در Wpesharat & پرتال جامع علوم صوتی اشارت.
خواهرم تماس گرفته بود، از وضعیت شهر می‌پرسید و نگران بود، می‌گفت :_ اوضاعتون چطوره؟ سر و صداست؟
_اینجا هیچ خبری نیست، خوابگاه ما کمی از شهر فاصله داره، نمیدونم توی شهر چه خبره اما اینجا خبری نیست، ولی میگن مشهد روی هواست.
_ بلند نشید برید توی شهر یا قاطی سر و صداها بشید‌ها!
_چرا؟ مگه ما جزء مردم نیستیم؟
_ چرا هستید ولی غریبید، ممکنه براتون مشکلی پیش بیارن، اگه توی دانشگاه چیزی بود میتونید باشید ولی نرید شهر به کسی اعتماد نکنید.
_حواسم هست ،نگر
دانلود آهنگ جدید محسن لرستانی بچه یتیم
Download New Music Mohsen Lorestani Bache Yatim
دانلود اهنگ بچه یتیم از محسن لرستانی با متن شعر و ترانه از سایت پلی نیو موزیک
برای دانلود آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید …
متن آهنگ محسن لرستانی بچه یتیم
بابای قشنگ و نازم چرا تنها نشستی
بابا چشاتو باز کن ، بابا زوده بخوابی عروسک قشنگم تنهام نذار بابایی
لالالا لالا بخواب بابا ، لالا لا بخواب بابا ، لالالالا بخواب بابا
عروسک قشنگم لالالا بابایی
همه میگن یتیمم بابا اینا چی م
امشب زمعراج نبی اخلاص نازل میشود/برقاب قوسین خدامحمودنائل میشود/ازکعبه تاقدس آمده برآسمان پرواز کرد/اسلام باعشق علی بسیار کامل میشود/هرجاکه پیغمبر رودمدح علی واهل بیت/کشتی دین بامرتضی راهی ساحل میشود/معراج یعنی راه ما تاعرش حق ترسیم شد/گنج ولایت محوری باشورحاصل میشود/ماه مبارک آمده تا بندگی ومعرفت/درنیمه شب وقت سحرآرامش دل میشود/معراج شد آمادگی بهرظهور مهدوی/هرنقشه ای دشمن کشد برشیعه باطل میشود/
دانلود آهنگ محسن چاوشی او به پی ام موزیک بپیوندید با سوپرایز ویژه این ساعت / دانلود آهنگ جدید عاشقانه و غمگین “او” با صدای محبوب محسن چاوشی با بهترین کیفیت و متن ترانه {320 و 128 mp3} Download Music: Mohsen Chavoshi | In The Name Of ♪ Ou In The | PmMusic شعر و ملودی : محسن چاوشی
متن آهنگ او محسن چاوشی
──┤♩♬♫♪●|♬|●♪♫♩♬├──
تاج گذاری کند آمده کاری کند
بت شکنت شاه ما بنده نوازی کند
ما به نوازی نیست ناز بت
بت شکن بت بنوازد هر آن
آمده با قصد خود هر چه بت قادر است
با تبرش یک نف
آقای محترم! ما نیامده‌ایم که بود و نبودمان هیچ تأثیری بر جامعه، بر تاریخ، بر زندگی و بر آینده نداشته باشد؛ ما آمده‌ایم که با دشمنان آزادی دشمنی کنیم و برنجانیمشان، و همدوش مردان باایمان تفنگ برداریم و سنگر بسازیم، و همپای آدم‌های عاشق، به خاطر اصالت و صداقتِ عشق بجنگیم.
ما آمده‌ایم که با حضورمان، جهان را دگرگون کنیم؛ نیامده‌ایم تا پس از مرگمان بگویند: از کِرم خاکی هم بی‌آزارتر بود و از گاو مظلوم‌تر، ما باید وجودمان و نفس کشیدنمان، و را
لابد با دیدن عنوان فکر کردید میخواهم درباره ی اصطلاح ِ"مرغش یه پا داره" حرف بزنم یا چیزی مرتبط با یک آدم ِکلّه شق. نخیر. آمده ام از عجایب خلقت بگویم؛ عجیب نیست وبلاگ نویسی که پای مرغ ِبه آن شدت کریه المنظری را با ولع و اشتها میخورد و پیاز نه؟ اگر عجیب نیست که خود عجیب نبودنش از عجایب است.. حالا که تا اینجا آمده ام یک سوال بپرسم خدا بیامرزد پدر و مادر جواب دهنده را.
[ چطور میشود اینجا مطلب ارسال کرد بدون معلوم بودن تاریخ و زمان؟ در سالهای متمادی ز
عشق ولایت درجهان برما سعادت میدهد/دارالشفای بندگی نورهدایت میدهد/ازمصطفی تامهدیش گنجینه درقلبها/درروز محشرپیش حق برماشهادت میدهد/قرآن وعترت وارثی ازسوی احمد آمده/برشیعیان باوفا گنج ولایت میدهد/نورخمینی ناگهان اندرجهانی رخ نمود/راه شهیدان وطن بردل رضایت میدهد/بعدخمینی آمده سیدعلی یک مقتدا/بررهبر فرزانه هم علم و شجاعت میدهد/دشمن همیشه میخورد ازاوشکستی جاودان/الگوی کل مسلمین برمابصیرت میدهد/اندررکاب حضرتش آماده برصاحب زمان/حق باظهورم
ایشان گفت من از شما یک سؤال دارم: اینکه علت مشکلی که در ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای برای وزارت اطلاعات پیش آمد چه بود و چرا وزارت اطلاعات یک دانشمند را می‌کشد؟ پاسخ دادم که گرچه وزارت اطلاعات در حال حاضر یک نهاد امنیتی است، اما اساس این وزارتخانه یک نهاد نظامی است و از دل نظامی‌ها درآمده است. عمده‌اش از سپاه آمده و بخشی هم از ارتش. این نیروها به اینجا نیامده تا کار اطلاعاتی بکنند، بلکه آمده‌اند تا کار عملیاتی بکنند؛ آمده‌اند بجنگند؛ آمده‌
دیروز چهارمین سالگرد برجام بود ولی متاسفانه از دستم در رفت این مناسبت و الان متوجه شدم و نشد یه مقدار قشنگ دلمو با شیخ پرزیدنت صاف کنم...
البته یکی از دلایل اینکه من فراموش کردم این بود که این آفتاب تابان که قرار بود دنیارو عاشق کار کردن با ما کنه نهایتا همون دنیارو کرد تو پاچه ما و نتیجتا این وضع که می بینید!
حتی همون شناسنامه دارهای روشن فکری که زبان دنیا رو بلد هستن هم رویی برای تعریف از برجام ندارن بس که این بچه قند و عنــسله!
بنازم به تدبیر
به نام خدا
سلام دوستان عزیزم من سپهر امیری هستم و طراح وب سایت خانه آبنبات چوبی هستم.
می خوانم امروز ی نکته مهم در باره کیک تولد براتون عرض کنم ،
اول اینکه کیک تولد از کجا اومده و چرا ما اصلا از کیک تولد در جشن هامون استفاده می کنیم ؟
آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چرا در روز جشن تولد کیک می خوریم ؟ و یا اصلا فلسفه شمع های روی کیک چیست و از کجا آمده ؟
رسم برگزاری جشن تولد به زمان یونانیان باستان برمی گردد ، که برای خدای ماه  هر سال جشنی برگز
روزی که هواپیما روی باند فرودگاه امام(ره) فرود آمد، من با
بی‌‌تفاوتی داخل هواپیما روی صندلی بسیار راحتی لم داده بودم و از پنجره
کوچک آن بیرون را تماشا می‌کردم. همیشه لحظه برخواستن هواپیما را بیشتر از
زمان فرودش دوست داشتم. دقیقا سه سال و صدوهفتادوسه روز بود که از ایران
دور بودم اما باید اعتراف کنم که موقع بازگشتم به تهران ذوق‌زده نبودم.
تهران،... شهری که معدود خاطره‌های زیبا و ماندنی زندگی‌ام را از آنجا به
آلمان برده بودم. زمانی که از س
اعجاز کلمه ای در آیات قرآن
کلمه "بحر" به معنی دریا به صورت صیغه مفرد آن در 32
آیه از قرآن آمده است . کلمه "بر" نیز به معنای خشکی به صورت صیغه مفرد آن
در 12 آیه از قرآن آمده است. در یک مورد نیز کلمه "یبسا" که آن هم معنای
خشکی می دهد آمده است که در مجموع در 13 آیه از قرآن کلمه خشکی وارد شده
است. بنابراین در 32 آیه قرآن کلمه دریا و در 13 آیه کلمه خشکی
آمده است. مجمع آیاتی که در آنها کلمات دریا و خشکی آمده است (32+ 13) می
شود 45 آیه. حال اگر این اعداد را با نسبت

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

معجزه مزاج